کد مطلب:214798 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:375

مراتب سعادت و شقاوت
عن محمد بن أبی عمیر قال: سألت أباالحسن موسی بن جعفر علیهماالسلام عن معنی قول رسول الله: الشقی من شقی فی بطن امه و السعید من سعد فی بطن امه؟

فقال: الشقی من علم الله و هو فی بطن امه أنه سیعمل أعمال الأشقیاء، و السعید من علم الله و هو فی بطن امه أنه سیعمل أعمال السعداء.

قلت له: فما معنی قوله (ص) - اعملوا فكل میسر لما خلق له؟ فقال: ان الله عزوجل خلق الجن و الانس لیعبدوه، و لم یخلقهم لیعصوه، و ذلك قوله عزوجل - و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. فیسر كلا لما خلق له. فالویل لمن استحب العمی علی الهدی.

التوحید باب 58 ح 3

ترجمه: ابن أبی عمیر گوید: از پیشگاه امام هفتم پرسیدم كه چیست معنی فرمایش پیغمبر اكرم (ص) - شقی كسی است كه در شكم مادرش شقی شده است، و سعید آن كسی است كه در شكم مادر شقی باشد؟ آن حضرت فرمود: آری شقی كسی



[ صفحه 97]



است كه خداوند متعال در آن زمانی كه او در شكم مادر است، می داند كه او أعمال أفراد شقی را انجام خواهد داد. و سعید كسی است كه پروردگار متعال عالم است در حال جنین بودن او كه در آینده أعمال أفراد سعادتمند را انجام خواهد داد.

عرض كردم: معنای قول پیغمبر أكرم (ص) كه فرموده است: هر كسی آسان و سهل است برای او آن رشته ای كه برای آن آفریده شده است. چیست؟

امام فرمود: خداوند متعال جن و انس را آفریده است كه او را عبادت كنند، و خلق نكرده است كه عصیان و نافرمانی كنند، و می فرماید: من جن و انس را نیافریدم مگر برای آنكه مرا عبادت كنند - 51 / 36. پس هر كسی را مطابق آنچه آفریده است وسائل و مقتضیات آن را فراهم كرده است.

البته این اختلافات موجب گمراهی نخواهد بود، و وای بر كسی كه راه انحراف و گمراهی را انتخاب نماید.

توضیح:

در ذیل این حدیث شریف مطالبی را اجمالا بحث می كنیم:

1- سعادت: عبارت از حالتی است كه اقتضاء صلاح و خیر و موفقیت در راه كمال می كند. و شقاوت در مقابل آن بوده، و عبارت از حالتی است كه اقتضاء شدت و زحمت و سختی در راه خیر و صلاح كرده، و مانع از موفقیت می شود.

2- برای سعادت و شقاوت سه مرحله است: أول - سعادت و شقاوت فطری ذاتی: و آن در أثر علل و أسباب ظاهری و معنوی به وجود آید، چون خصوصیات ذاتی و أخلاقی و أعمال والدین، و مقتضیات مكان و محیط و غذاء، و تحولات



[ صفحه 98]



مؤثر در جنین، و مهمتر از همه تقدیر و تصویر الهی.

دوم - سعادت و شقاوت اكتسابی: و آن در أثر تربیت قلب: در راه خیر و فلاح و یا شر و انكدار. و همچنین أعمال و أفعال: از طاعات و معاصی، و ظلم و عبادات، به مقدار سعه قلوب، حاصل شده، و موجب موفقیت و نورانیت و توجه به حق و یا شقاوت می گردد.

سوم - سعادت و شقاوت فعلی متحصل از دو نوع أول و دوم كه: برای انسان موجود و فعلیت پیدا كرده، و مبنای مقام و مرتبه و ثواب و عقاب می شود.

3- سعادت و شقاوت ذاتی فطری: موجب و علت هدایت یا ضلالت نباشد، بلكه معرف محدودیت و تشخیص دهنده مراتب وجودی و سعه قلب و ضیق باطن است.

و انسان در هر مرتبه ای از مراتب سعادت و شقاوت باشد: دارنده اختیار است، كه می تواند با حسن اختیار و انتخاب، خیر و صلاح خود را در محدوده وجودی خود برگزیند، و در نتیجه روی به سوی سعادت خود كرده، و خود را در این مسیر تقویت و موفق بدارد.

و از طرف دیگر: هر كسی در محدوده وجود خود، اختیار دارد كه در أثر سوءنظر و پیروی از تمایلات برخلاف عقل، راه فساد و انحراف و ظلم و حیله را انتخاب كرده، و به تدریج خود را در این مسیر تقویت و محكم كند.

4- سعادت و شقاوت: اختصاص به جهت روحانی نداشته، و بر سه نوع منقسم می شود: أول - در جهت زندگی مادی و دنیوی كه: وسائل برنامه جریان مادی برای او به نحو مطلوب و مشروع و پسندیده و روی موازین عقل و صلاح و خیر میسر گشته و در این راه موفق و پیش برود. و یا به زحمت و تكلف و برخلاف راهنمایی عقل و



[ صفحه 99]



عقلاء، راه جهل و انحراف از حق و ظلم و تعدی به حقوق دیگران را برنامه خود قرار داده، و تیشه به ریشه سعادت و خیر و صلاح خود بزند.

دوم - سعادت و شقاوت روحانی خالص كه: تمام توجه او به جهت اخلاص در عبودیت و سیر به سوی لقاء پروردگار متعال و تهذیب كامل نفس و تكمیل و تقویت آن باشد.

سوم - سعادت و شقاوت از هر دو جهت - دنیوی و الهی.

5- پس سعادت و شقاوت: مخصوص جهت روحانی و معنوی نبوده، و در زندگی دنیوی نیز تحقق پیدا می كنند.

و در این صورت: شقاوت منحصر می شود به أفرادی كه در زندگی مادی دنیوی و هم از لحاظ حیات روحانی دچار به انحراف و اعراض از خیر و صلاح و راه سعادت خود باشند.

و أقل مرتبه سعادت آنكه: زمینه ای فی الجمله برای انسان از جهت معنوی یا مادی، موجود باشد كه با آن زمینه و سرمایه موجود، بتواند خود را در محدوده وجودش به سوی خیر و صلاح سوق بدهد.

و چون سعادت را دارای مراتب بسیار زیاد می دانیم: أفرادی كه از تمام این مراتب محروم شده، و به كلی مشمول شقاوت و بدبختی گشته، و امید هدایت و سعادت درباره آنان داده نشود: جمع قلیلی خواهند بود كه - ختم الله علی قلوبهم - 2 / 7، كه در أثر سوء تربیت و سوء أعمال به مرحله بسته شدن صفحه سعادت آنان منتهی می شود.

6- شقاوت مطلق در مرحله تكوین و خلق: محال است، زیرا تكوین در حقیقت



[ صفحه 100]



تجلی و ظهور صفات قدرت و علم و اراده پروردگار متعال است، و اراده و اختیار خلق چیزی كه فساد و شقاوت مطلق باشد: علامت ضعف در اراده و فقدان علم و احاطه است، و كسی كه در وجود او ضعف و احتیاج و محدودیت باشد: هرگز خدای واجب مطلق نامحدود و نامتناهی نخواهد بود.

و أیضا، موجودی كه هیچ گونه مقتضی خیر و صلاح در وجود او نیست: هرگز خیر و صلاح در خلق او نیز نخواهد بود.

مضافا بر آنكه: اگر در مقام تكوین و خلق، كسی شقی باشد: هرگز از جانب خداوند متعال مورد توجه تكلیف نخواهد بود.

و از این لحاظ تعبیر به جمله - فی بطن امه، شده است، و آن مرحله بعد از تكوین است.

7- فی بطن امه: بطون در مقابل ظهور است، و بطن به معنی باطن و أعم است از معده و رحم. و تعبیر به بطن امه: اشاره باشد به بلوغ جنین به حدی كه صدق انسانیت كند با تمام شدن اعضاء، و این معنی پس از تكوین أصل ماده خواهد شد.

و مؤید این معنی است: تعبیر به سعد و شقی به صیغه ماضی كه دلالت بر حدوث تحقق فعل می كند، نه بر ثبوت صفت.

و گفته شد كه: سعادت و شقاوت ذاتی در أثر علل و أسباب خارجی و عوارض حاصله از محیط و خصوصیات أعمال و أخلاق و صفات أبوین و حوادث، به وجود خواهد آمد، نه با تكوین و خلق.

و هم معلوم شد كه: سعادت و شقاوت مراتب زیادی داشته، و به معنی مقتضی است، نه سبب و علت تام. و در عین حال أعم است از جهت امور دنیوی و زندگی



[ صفحه 101]



مادی، و یا از جهت روحانی.

و أما جهت ذكر مرحله أول از مراحل سعادت و شقاوت در حدیث (من سعد فی بطن امه): برای آن است كه از این مرحله سعادت یا شقاوت نشأت گرفته و آغاز می شود، و سپس با مرحله دوم تكمیل و تثبیت می گردد.

8- علم الله أنه سیعمل: این جمله نزدیك است به همان معنی اقتضاء و حالت مساعد یا حصول حالت منافی خیر و صلاح.

آری علم عبارت از احاطه و آگاهی به كلیات و جزئیات یك قضیه و جریانی باشد، و هرگز علم علت نیست برای وجود و تحقق آن در خارج، چنانكه در جریان علوم ما نیز این چنین است.

و خداوند متعال محجوب به زمان و مكان و سائر حدود نبوده، و نور علم محیط او به حال و گذشته و آینده برابر است.

و روی جریان طبیعی خارجی، چون حالت اقتضاء در چیزی به وجود آمد: روی هم رفته به اقتضای خصوصیات و شرائط موجود، آثار و نتائج مترتب نود درصد معلوم می شود.

پس در این مورد تعبیر با علم خداوند به جریان آینده: بسیار متناسب و عین حقیقت و بهترین تعبیر خواهد بود.

9- فكل میسر لما خلق له: آفرینش از خداوند متعال چون سائر أسباب و وسائل و ماشین های گوناگونی است كه هر كدام از آنها به یك منظور و هدفی ساخته شده است، و بهتر است در مسیر همین منظور مورد استفاده قرار بگیرد.

خلق جهان و جهانیان روی نظم دقیق و تقدیر بسیار صحیح و با در نظر گرفتن



[ صفحه 102]



مقاصد و نتائج كاملی صورت گرفته است، و أفراد مردم هم مختلف آفریده شده اند، و همین طوری كه از لحاظ صورت و شكل با همدیگر اختلاف دارند: از جهت استعداد و قوای نفسانی و تمایلات و ذوقیات و قوای ظاهری و صفات روحی نیز مختلف بوده، و در نتیجه روش و رفتار و مسیر آنان متفاوت خواهد بود.

و اگر هر فردی خصوصیات استعداد و كیفیت آفرینش ذاتی خود را تشخیص و تمییز بدهد: سعادت خود را در مسیر همین خط دریافته، و تقویت و تكمیل نفس خود را از همان نقطه شروع كرده، و با استقامت در انجام وظائف خود به مطلوب خواهد رسید.

و این معنی همان تحقق حقیقت سعادت خواهد بود.

10- و ما خلقت الجن و الانس: این معنی به نحو كلی از مصادیق - اعملوا فكل میسر لما خلق له - می باشد، زیرا خداوند متعال برای انسان مقدمات و أسباب و شرائط و امكانات عبادت و عبودیت خود را فراهم و تكوینا آماده كرده است.

آری أعضاء و جوارح كار و خدمت، قوه و قدرت، استعداد و مهیا بودن، عقل و تمییز خیر و صلاح، قوه روحانی و روح، ارشاد به أنحاء مختلف، توجه و تمایل به كمالات، و سائر أسباب سیر برای قرب به خداوند متعال: همه در محیط زندگی انسان و در وجود خود او فراهم شده است.

و عبودیت به معنی فرمانبرداری و بندگی مطلق است، و مخصوص نماز و روزه و ذكر و سائر أعمال شرعی نیست، و هر كسی باید طبق شرائط و مقتضیات مخصوص خود، حقیقت عبودیت را در وجود خود پیاده كند، از عبادات، أذكار، تأمین معاش، اداره و تأمین و تربیت عائله، خدمات لازم برای بندگان خداوند، فراهم



[ صفحه 103]



كردن وسائل استراحت و نظم امور، تحصیل علوم مربوط به وظائف لازم خود، و سائر آنچه لازم باشد.

پس سعادت انسان در سیر و عمل كردن به اقتضای این أسباب و شرائطی است كه خداوند متعال در رابطه به وجود او فراهم و خلق فرموده است. و شقاوت او در انحراف از این مسیر و استفاده نكردن از این وسائل خواهد بود.

11- ضمنا معلوم شود كه: سعادت و خوشبختی حقیقی در جهت زندگی دنیوی، ملازم با سعادت روحانی باشد: زیرا وقتی انسان از جهت زندگی دنیوی خوشبخت و موفق شده، و زندگی او پسندیده و مطلوب و نتیجه بخش گردید. قهرا موافق حیات روحانی بوده، و با زندگی معنوی التیام پیدا خواهد كرد.

آری آن زندگی مادی كه منافی زندگی روحانی و برخلاف مسیر معنوی و مخالف برنامه الهی باشد: كمال شقاوت و نهایت مغبون بودن و خسران عظیم خواهد بود.

و این است حقیقت جمله - ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة - و زندگی دنیوی وقتی حسنه می شود كه به حیات أبدی روحانی یاری كرده، و با آن التیام داشته باشد.



[ صفحه 104]